نیکای ده ماهه
نیکای عزیزم ده ماهگیت مبارک.
البته امروز هیجدهم خرداده و پریروز شما ده ماهه شدی ولی خیلی سرم شلوغ بود و نشد همون روز وبلاگت رو آپ کنم نیکا جونم دیگه این روزا در مرحله ی وروجکی بسر میبری و من دائما دنبالتم تا یه لحظه ازت چشم بر میدارم گمت میکنم و معمولا یا پشت مبل در حال در آوردن خاک گلدونی یا پشت اپن که داری از صندلی بالا میکشی .بعدشم به قول خاله رویا مامان سارا جونی من ساعتگرد خونه رو مرتب میکنم و تو پادساعتگرد بهم میریزی .
جدیدا با دست گرفتن از وسایل بلند میشی و حدودا 20-30 ثانیه بی کمک وایمیستی.
بعضی از کلماتی که میگی: به به - د د - آیدا - به لالا هم میگی یایا
اینم دختر دایی آیداس در حال سنتور زدن و اینم نیکا
عکسای این روزای نیکا جونی:
این نحوه ی جدید خابیدن نیکا خانومه رختخوابتم اولش مرتبه بعد با چرخش شما اونم می چرخه.
هر روز صبح هم که از خواب بیدار میشی اول باید یه بار این گلدونو بندازی که خیالت راحت بشه و اگه بلندش کنم دوباره بااااااااااید بندازیش وگرنه کاری به کارش نداری خخخخخخخخخخخ
نیکا در حال خوردن گیلااااااااااااااااااااااس
اینم از ایستادن نیکا جووووووووووووووووووووووووووووون